خرید گلکسی زد فلیپ ۵
ترجیح میدهم بخش طراحی گلکسی زد فلیپ ۵ را با چشمگیرترین و هیجانانگیزترین تغییرات شروع کنم، چرا که از نظر ابعاد و وزن تغییری با نسل پیش ندارد و طراحی کلی قاب صرفا تختتر و حاشیهی فلزی دور قاب هم احتمالا بهخاطر بزرگتر شدن نمایشگر خارجی، ضخیمتر شده است.
اولین چیزی که نظرم را جلب کرد، طراحی جدید لولا بود که بالاخره مشکل پدیدار شدن شکاف میان دو نیمهی دستگاه در حالت بسته را برطرف کرد. شما را نمیدانم، اما به چشم من این شکاف، ارگونومی زد فلیپ ۴ را بهشدت به هم زده بود و حالا طراحی بهاصطلاح بیشکاف زد فلیپ ۵ حسوحال بهمراتب بهتری دارد.
صرفنظر از جذابیت بصری بیشتر، خوبی دیگر برطرف شدن شکاف، کاهش حدودا ۲ میلیمتری ضخامت دستگاه در حالت بسته است که شاید ناچیز بهنظر برسد، اما در حسی که از دردست گرفتن گوشی میگیرید، تأثیر زیادی دارد.
طراحی بیشکاف و نمایشگر خارجی بزرگتر؛ بهترین تغییرات زد فلیپ ۵
طراحی بیشکاف زد فلیپ ۵ بهجز حفظ ارگونومی گوشی، از نفوذ پرز و گردوغبار به صفحهنمایش داخلی جلوگیری میکند و احتمال جان سالم به در بردنش در محیطهای غبارآلود بیشتر از گذشته است؛ این موضوع بهویژه از این جهت اهمیت دارد که سامسونگ کماکان از ارتقای درجهی مقاومت زد فلیپ سر باز میزند. گواهی IPX8 اگرچه از گوشی در برابر نفوذ آب در عمق ۱٫۵ متری بهمدت ۳۰ دقیقه محافظت میکند، هیچ مقاومتی دربرابر نفوذ گردوغبار ندارد.
لولای جدید که سامسونگ آن را «Flex Hinge» مینامد، مشکل جدیدی هم به همراه دارد؛ نبود شکاف و فرورفتگی بین دو نیمهی دستگاه بدین معنی است که برای باز کردن گوشی با یک دست با چالش بیشتری روبهرو خواهید شد. هرچند بعید میدانم کسی حاضر شود صرفا برای لذت باز کردن گوشی با یک دست، ریسک افتادن گوشی هزار دلاری از دست یا خراشیده شدن نمایشگر اصلی را که کماکان از همان شیشهی تاشدنی Ultra Thin Glass استفاده میکند، بهجان بخرد.
همان گواهی IPX8 قبل؛ هنوز خبری از مقاومت دربرابر گردوغبار نیست
از حق نگذریم، نمایشگر اصلی شاید دربرابر ضربهی ناخن آسیبپذیر باشد، اما مقاومت شگفتانگیزی دربرابر تاخوردگی دارد. سامسونگ میگوید پنل گوشی زد فلیپ ۵ مانند نسل پیش میتواند بالغبر ۲۰۰ هزار بار تاخوردگی را تاب بیاورد؛ یعنی ۱۰۰ بار باز و بستهکردن گوشی هر روز به مدت پنج سال. این عدد بهخودی خود ستودنی است؛ اما در آزمایشی که یکی از یوتیوبرها بهصورت زنده نشان داد، مقاومت نمایشگر از ۳۰۰ هزار بار تاخوردگی هم فراتر رفت!
میدانم درمورد لولا زیاد حرف زدم؛ اما اجازه دهید این را هم بگویم که بهگفتهی سامسونگ، مکانیزم لولا، حالت گوشی را در زوایهی بین ۷۵ درجه تا ۱۱۵ درجه نگه میدارد و هر زاویهای کمتر یا بیشتر باعث میشود گوشی بهطور کامل بسته یا باز شود. من توانستم گوشی را در زاویهی ۳۰ درجه هم باز نگه دارم، اما احتمالا با بازوبسته کردنهای مکرر، این زوایه بازتر شود و نهایتا به همان ۷۵ درجه برسیم.
دومین تغییر چشمگیر زد فلیپ ۵ که ارزش ارتقای آن را بیش از هر گوشی دیگری بالا میبرد؛ منظورم افزایش ۷۹ درصدی اندازهی نمایشگر خارجی است که سامسونگ آن را «Flex Window» مینامد.
خاطرتان باشد، اولین زد فلیپ با صفحهنمایش خارجی ۱٫۱ اینچی عرضه شد. سامسونگ از خیر عرضهی دومین نسل گذشت تا زد فلیپ ۳ را با نمایشگری ۱٫۹ اینچی روانهی بازار کند. نسل چهارم بهطرز دلسردکنندهای همین ابعاد را حفظ کرد تا عملا اهمیت حضور چنین نمایشگری را زیر سوال ببرد.
شاید اگر ریزر ۴۰ اولترا موتورولا با نمایشگر خارجی ۳٫۶ اینچیاش نبود، سامسونگ حالاحالاها به فکر ارتقای ابعاد نمایشگر گوشیهای زد فلیپ نمیافتاد. اما حالا پنل ۳٫۴ اینچی که البته در بخش نمایشگر بیشتر دربارهاش صحبت خواهیم کرد، زد فلیپ را در حالت بسته به ساعت هوشمند تبدیل میکند. افزایش اندازهی نمایشگر خارجی باعث شده است تا چینش عمودی دوربینها به حالت افقی تبدیل شود.
نمایشگر خارجی زد فلیپ ۵ حالا از محافظ صفحهی گوریلا گلس ویکتوس ۲ بهره میبرد که به ادعای سامسونگ، مقاومت بیشتری از گوریلا گلس ویکتوس پلاس بهکار رفته در نسل پیش دارد و میتواند از گوشی دربرابر سقوط از فاصلهی دو متری روی سطوحی مثل آسفالت محافظت کند.
نمیشود از طراحی گلکسی زد فلیپ حرف زد و چیزی دربارهی رنگبندی آن نگفت؛ ازآنجاییکه سامسونگ جامعهی هدف گوشی تاشدنیاش را افرادی در نظر گرفته که برایشان استایل و خاص بودن مهم است، زد فلیپ ۵ را مشابه نسلهای پیش، با رنگهای جذاب سبز روشن، گرافیتی، کرم و صورتی و همچنین رنگهای انحصاری وبسایت سامسونگ شامل خاکستری، آبی، سبز و زرد بهفروش میرساند.
هرچند جای نسخهی Bespoke برای انتخاب رنگهای متفاوت برای دو بخش بدنه خالی است. ما برای بررسی رنگ سبز روشن را در اختیار داشتیم که حالت براقی دارد، اما ظاهرا رنگهای مختلف با پوشش متفاوتی عرضه شدهاند.
سامسونگ با لولای جدید و نمایشگر خارجی بزرگتر، دو مشکل جدی در طراحی و کارایی زد فلیپ را حل کرد، اما دو مشکل دیگر کماکان پابرجا است؛ منظورم، چینش دکمهها و فرورفتگی وسط نمایشگر است.
مشکل فرورفتگی وسط نمایشگر و کشیدگی بیشازحد آن همچنان پابرجا است
زد فلیپ ۵ نسبتتصویر ۲۲:۹ نسل پیش را حفظ کرده و کماکان از مشکل کشیدگی بیشازحد نمایشگر رنج میبرد. چینش دکمهها، بهویژه دکمههای صدا بهگونهای است که تغییر حجم صدا بدون جابهجایی دست یا کمکگرفتن از دست دیگر، چالشبرانگیز خواهد بود. از طرف دیگر وقتی گوشی را در حالت بسته در دست گرفتهاید، احتمالا بهاشتباه، دکمهی پاور مجهز به حسگر اثرانگشت را لمس و دستگاه را فعال کنید.
متاسفانه فرورفتگی نمایشگر زد فلیپ ۵ کماکان بهاندازهی زد فلیپ ۴ عمیق و ملموس است و طراحان شرکت کرهای تلاشی برای کاهش آن نکردهاند. اگر گوشی را به صورت عمودی جلوی خود بگیرید، فرورفتگی چندان به چشم نمیآید؛ اما در حالت افقی، کاملا بهچشم میآید و هنگامیکه انگشتتان را رویش بکشید، آزاردهنده خواهد بود؛ البته فرورفتگی نمایشگر جزئی جداییناپذیر از گوشیهای تاشدنی بهحساب میآید، اما در بازاری که رقبایی چون موتورولا و اوپو در حال هرچه کمتر کردن عمق فرورفتگی گوشیهای تاشدنی خود هستند، سامسونگ باید حواسش بیش از پیش جمع باشد تا عقب نیفتد.
زمانی که برای اولین بار زد فلیپ ۵ را در دست گرفتم، بیش از هرچیز دیگری از بزرگ شدن نمایشگر کاور یا به قول سامسونگ Flex Window هیجانزده شدم. هرچند که سامسونگ نمایشگر اصلی را مثل مدل سال قبل پیادهسازی کرده است، اما بیراه نیست اگر بگویم که بزرگ شدن نمایشگر بیرونی، کاملا پتانسیل دارد که جذابیت و هیجان کار با گوشی را دوچندان کند.
نمایشگر اصلی نسل جدید، مثل زد فلیپ چهار، ۶٫۷ اینچ و از نوع OLED است، از نرخ نوسازی ۱۲۰ هرتز و استاندارد +HDR10 پشتیبانی میکند و محتوا را با وضوح ۲۶۴۰ × ۱۰۸۰ پیکسل نمایش میدهد؛ البته که سامسونگ برنامههایی برای نمایشگر اصلی هم در چنته دارد. سامسونگ میگوید که نمایشگر اصلی زد فلیپ جدید میتواند تا ۱۷۵۰ نیت روشنایی تولید کند، یعنی تقریبا ۴۵ درصد روشنایی بیشتر نسبت به نسل قبل. خوشبختانه نرخ نوسازی نمایشگر هم به صورت موثر بین یک تا ۱۲۰ هرتز تغییر میکند؛ برعکس زد فلیپ ۴ که در محدودهی ۱۰ تا ۱۲۰ هرتز کار میکرد.
نمایشگر خارجی بزرگتر، برگ برندهی فلیپ جدید
در مورد نمایشگر بیرونی، بد نیست اشاره کنم که زد فلیپ ۵ از نمایشگر کاور کوچک ۱٫۹ اینچی استفاده میکرد که بهصورت یک نوار مستطیلی، عرض پنل بیرونی را در بر میگرفت. کوچکبودن نمایشگر باعث میشد نتوانیم آنطور که باید از قابلیتها و امکانات یک گوشی تاشو درحالت بسته لذت ببریم. امسال سامسونگ با نمایشگر کاور ۳٫۴ اینچی و ۷۴۸ × ۷۲۰ پیکسلی که مساحت نصف پنل پشت را احاطه میکند، گوشی تاشوی جمعوجور خودش را وارد مرحلهی جدیدی از طراحی و کاربری کرده است.
سامسونگ برای اینکه بتواند بیشترین فضا را در اختیار Flex Window قرار دهد، چینش دوربینها را از حالت عمودی به حالت افقی تغییر داده است. با اینحال، همچنان بخش قابل توجهی از نمایشگر در اختیار دوربینها قرار دارد. این بخش به صورت یک نوار مشکی نامتقارن یا بهتر بگوییم یک نوار فولدری در امتداد دوربینها گسترش پیدا میکند.
با تراکم پیکسلی ۳۰۶ پیکسلبراینچ، محتوایی که در نمایشگر کاور مشاهده میکنیم به اندازهای شارپ است که بتواند رضایتمان را جلب کند و تجربهی لذتبخشی برایمان رقم بزند؛ هرچند که نرخ نوسازی ۶۰ هرتزی پنل که باز هم فلیپ را از Razr 40 Ultra (با نرخ نوسازی ۱۴۴ هرتز برای نمایشگر بیرونی) به مقدار قابل توجهی عقب میراند. در مورد قابلیتهای جالب و البته کاربردی Flex Window به تفصیل در بخش نرمافزار و رابط کاربری توضیح دادهایم.
نرخ نوسازی ۶۰ هرتز برای نمایشگر خارجی کم به نظر میرسد
همانطور که در تستهای شدت روشنایی و در جدول زیر مشاهده میکنید، وعدههای سامسونگ در مورد روشنایی بیشینهی نمایشگر در نتایجی که به دست آوردیم، کاملا مشهود است. نمایشگر اصلی زد فلیپ ۵ با رسیدن به روشنایی ۱۸۶۰ نیت در حالت خودکار، رکورد جدیدی از خود به ثبت میرساند تا شانهبهشانهی همخانوادهی پرچمدار دیگرش یعنی گلکسی اس ۲۳ اولترا قدم بردارد.
نمایشگر کاور زد فلیپ ۵ به روشنایی قابل توجه ۱۲۰۰ نیت دست پیدا میکند. کمترین روشنایی هر دو نمایشگر را هم حدود یک نیت به دست آوردیم که باعث میشود کار با گوشی در محیطهای تاریک اصلا چشمان را اذیت نکند.
نمایشگرهای اصلی و کاور از دو پروفایل رنگی برای نمایش رنگها استفاده میکنند. در پروفایل Vivid، رنگها در فضاهای رنگی وسیعتر تولید میشوند و حتی پوششدهی فضای بزرگ Adobe RGB را نیز نزدیک به ۹۰ درصد به دست آوردیم؛ البته که خطای رنگها در حالت Vivid اندکی بیشتر است و دمای رنگها نیز به سردی میزند. پروفایل Natural رنگهای دقیقتری در فضای پایهی sRGB تولید میکند، اما عملکرد آن به همین فضا خلاصه میشود و رنگها نیز خنثیتر هستند.
مثل سال قبل، فلیپ ۵ از اسپیکرهای استریو برای پخش صدا استفاده میکند؛ اسپیکر اصلی در قاب پایین دستگاه قرار دارد و اسپیکر دوم در قالب اسپیکر مکالمه هم ایفای نقش میکند. حجم صدای پخش شده از بلندگوهای گلکسی زد فلیپ ۵ را خوب ارزیابی کردیم و بهنظر میرسد نسبت به نسل قبل بهبود محسوسی پیدا کرده است. پوششدهی فرکانسهای طیف زیر، میانی و بم نیز تا حد خوبی انجام میشود.
گلکسی زد فلیپ سامسونگ اندروید ۱۳ را با نسخهی ۵.۱.۱ از پوستهی اختصاصی این شرکت موسوم به One UI اجرا میکند. تفاوتهای نسخهی جدید با One UI 5.1 که پیشتر در سری گلکسی S23 دیده بودیم، به ویژگیهای تاشدنی دستگاه ارتباط پیدا میکند و تفاوت دیگری در رابط کاربری مشاهده نمیشود.
غیبت DeX یکی از اصلیترین ضعفهای نرمافزاری سری فلیپ محسوب میشود
بررسی نرمافزار را نه از ویژگیهای جدید بلکه از غایبِ بزرگ شروع میکنیم: DeX. با اینکه گلکسی زد فلیپ ۵ از نظر سختافزاری تفاوتی با سری S23 یا حتی فولد ۵ ندارد، کرهایها همانند نسلهای قبلی تصمیم گرفتهاند فلیپ را از این فهرست دستگاههای سازگار با آن خط بزنند. خدا شاهد است که هنگام پیبردن به این موضوع، قلبم گرفت… بگذریم.
اصلیترین تمرکز سامسونگ در نرمافزار زد فلیپ ۵ روی نمایشگر خارجی و ویجتهای متنوع آن معطوف شده است. تاحدی که بهنظر میرسد در این بخش با رویکردی متفاوت از آنچه در گوشیهای سامسونگ سراغ داشتیم، روبهرو هستیم.
جابهجایی میان ویجتها و افزودن ویجت جدید بهصورت افقی و با انیمیشنی فوقالعاده نرم و جذاب انجام میشود. نظیر این انیمیشنها در گوشیهای سری S23 یا حتی دیگر بخشهای زد فلیپ ۵ نیز مشاهده نمیشود! بهبیان دیگر تجربهی کاربری نمایشگر خارجی را باید دنیایی جداگانه بدانیم که تنها وجه اشتراک آن با دیگر بخشها، به زبانطراحی محدود میشود.
برای جابهجایی سریع نیز میتوانید از Pinch Zoom استفاده کنید. در ابتدا انجام اینکار با یکدست بهسختی انجام میشود؛ اما رفتهرفته بهآن عادت خواهید کرد. برخی از ویجتها مانند Stopwatch یا ضبط صدا، پس از اجرا و تغییر ویجت در کادری کپسولی نمایش داده میشوند که داینامیک آیلند آیفون ۱۴ پرو / پرو مکس را یادآوری میکند.
استفاده از نمایشگر خارجی به ویجتها محدود میشود و کاربر در اینشرایط همچنان به استفاده از نمایشگر داخلی وابسته است. برای حل مشکل، سامسونگ استفاده از Good Lock را پیشنهاد میکند که با استفاده از آن امکان افزودن لیست برنامههای دلخواه به نمایشگر بیرونی وجود دارد. افزونبراین میتوانید از قسمت Labs امکان اجرای اپلیکیشنهایی چون Maps و Messages در نمایشگر بیرونی را فعال کنید.
با اضافهشدن برنامهها به نمایشگر بیرونی، دفعات باز کردن دستگاه بهشکل قابلتوجهی کاهش پیدا میکند؛ چرا که دیگر میتوانید کارهایی مانند ارسال پیام، مسیریابی در گوگل مپس (یا اپلیکیشنهای دیگر)، مشاهدهی عکسها و چککردن شبکههای اجتماعی را ازطریق نمایشگر ۳٫۴ اینچیِ زد فلیپ ۵ انجام دهید.
امکان تماشای ویدیو در یوتیوب نیز وجود دارد که میتواند مصرف باتری را نیز تا ۵۰ درصد کاهش دهد. هرچند که تجربهی تماشای ویدیو در نمایشگری کوچک بهجذابیتِ نمایشگر بزرگِ داخلی نیست؛ اما بههرحال بودنش بهتر از نبودش است.
در شرایطی که کاربر میتواند استفادهی نمایشگر بزرگ خارجی زد فلیپ ۵ را بهبود ببخشد و پتانسیل حقیقی آنرا آزاد کند، سامسونگ تصمیم گرفته تا چنین ویژگیهای کاربردی و مهمی را به نرمافزار Good Lock و Labs محدود کند؛ البته سامسونگ چند سالی است که رویهای مشابه را درقبال شخصیسازی صفحه قفل دنبال و بسیاری از ویژگیهای جذاب برای شخصیسازی لاکاسکرین را به این نرمافزار محدود میکند.
درزمینهی شخصیسازی نمایشگر بیرونی که حالا Flex Window نامیده میشود، کرهایها سنگ تمام گذاشتهاند؛ بهطوری که از نمایشگر همیشهروشن تا طرح صفحه قفل کاملا قابل شخصیسازی هستند و کاربر میتواند با استفاده از ابزارهای مختلف، طرحی یکتا و مناسب با سلیقهی خود ایجاد کند.
ویژگی جذاب Flex Mode در بهروزرسانی جدید تغییرات خاصی را تجربه نکرده است؛ اما سامسونگ با بهبود ویژگیهای پیشین، سعی کرده تا تجربهای بهتر را دراختیار کاربر بگذارد. در برسی زد فلیپ۴ مشاهده کردید که وبگردی درحالت Flex Mode بهدلیل کوچک بودن ترکپد مجازی کمی دشوار میشد؛ حالا محیط ترکپد قسمت عمده نیمه پایینی نمایشگر را شامل میشود و ازاینطریق میتوانید راحتتر از گذشته با وبسایتها تعامل کنید.
بهنظر میرسد که سامسونگ اهمیت بالایِ نمایشگر خارجی را درک کرده است و با هماهنگکردن هرچه بیشتر نرمافزار و سختافزار و استفادهی حداکثری از فضای Flex Window، موفق شده تا نیاز کاربر به بازکردن دستگاه و دسترسی به نمایشگر داخلی برای کارهای لحظهای همچون بررسی نوتیفیکیشنها، پاسخ به پیامها، مسیریابی و حتی تماشای ویدیو را تا حد زیادی کاهش دهد.
معمولا برای دستگاهی کوچک یا بهاصطلاح کامپکت، نمیتوان قدرت بسیار بالایی را متصور بود؛ اما کوچکیِ ابعاد، مانعی برسر راه بزرگان فناوری نیست و کرهایها در فضای اندکی که دراختیار داشتند از Snapdragon 8 Gen 2 for Galaxy استفاده کردهاند؛ همان تراشهی پرچمداری که در سری گلکسی S23 قدرتنمایی میکرد؛ البته بد نیست بدانید که پردازنده ی گلکسی اس۲۳ دیگر در انحصار سامسونگ نیست و حالا دیگر شرکتها نیز میتوانند از این نسخه استفاده کنند.
تفاوت اصلی تراشهی Snapdragon 8 Gen 2 for Galaxy با شمارهمدل SM8550-AC با نسخهی اصلی با شماره مدل SM8550-AB به فرکانس هستههای قدرتمند و هستههای گرافیکی مربوط میشود؛ بدینمعنی که فرکانس هستههای قدرتمند بهجای ۳٫۲ گیگاهرتز روی ۳٫۳۶ گیگاهرتز تنظیم شده است و هستههای گرافیکی نیز بهجای فرکانس ۶۸۰ مگاهرتز با فرکانس ۷۱۹ مگاهرتز فعالیت میکنند.
اگر این سوال در ذهنتان نقش بسته است که افزیش ۶ درصدی در فرکانس چقدر میتواند تاثیرگذار باشد، باید گریزی به برسی گلکسی اس۲۳الترا و وان پلاس۱۱ داشته باشیم. در خروجی بنچمارکهای زومیت مشاهده کردیم که افزایش فرکانس در نهایت موجب تفاوتی ۲ تا ۳ درصدی میشود و این اتفاق در استفادههای سنگین چون گیمینگ، تفاوتی ۲ فریمبرثانیهای را رقم میزند.
شرایط برای فلیپ ۵ طور دیگری رقم میخورد فلیپ ۵ تقریبا در همهی بنچمارکها، رقابت را با فاصلهای ۱۰ تا ۱۵ درصدی به گلکسی S23 اولترا واگذار میکند؛ درحالیکه هر دو مدل از تراشهای یکسان استفاده میکنند. نکتهی تعجببرانگیز اینکه برخلاف تمامی بنچمارکها، نتیجهی بهدست آمده توسط فلیپ ۵ درمقایسه با دیگر پرچمدار سامسونگ، برتری ۲۰ درصدی در تجربه وبگردی را نشان میدهد.
اگر گوشی تاشدنی جدید کرهایها را درمقابل گلکسی زد فلیپ ۴ قرار دهیم، بهنتایج جالبی میرسیم. عملکرد تک هستهای و چند هستهای فلیپ ۵ درمقایسه با نسل پیشین خود بهبودی ۱۵ و ۲۶ درصدی را تجربه میکند که این عدد در بخش قدرت گرافیکی به بیشاز ۵۰ درصد میرسد!
قطعا چنین بهبود عملکردی در بحث گرمای تولیدشده چندان بیتاثیر نخواهد بود و فضای محدود بدنهی زد فلیپ ۵ نیز احتمالاً بهاین موضوع دامن خواهد زد. پس در چنین شرایطی پایداری عملکرد دستگاه چطور خواهد بود؟ برای پاسخ به سوال باید فلیپ ۵ را زیر بار پردازشی سنگین قرار دهیم تا حداکثر توان سیستم خنککننده را محک بزنیم.
در بررسی پایداری عملکرد تراشه گلکسی زد فلیپ ۵، Snapdragon 8 Gen 2 for Galaxy پس از افتی ۵۷ درصدی، آزمون را با پایداری ۴۳ درصد بهپایان رساند. در ابتدای امر مشاهدهی چنین افت عملکردی به هیچوجه مطلوب نیست؛ اما با نگاهی به نمودار زیر و مقایسه آن با زد فلیپ ۴، متوجه برتری ۱۰ درصدیِ عملکرد فلیپ ۵ حتی باوجود افت ۵۷ درصدی آن میشویم.
پرواضحاست که زد فلیپ باوجود بهرهمندی از سیستم خنککنندهی کوچکتر، بهخوبی نمیتواند از پس گرمای زیادی برآید که تراشهی دستگاه تولید میکند و برای رفع این مشکل با کاهش فرکانس، دمای تراشه را کاهش میدهد.
موضوع کاهش عملکرد تراشه، بهطور ویژه در استفادههای طولانی، آنهم درصورت سنگین بودن بار پردازشی رخ میدهد و در استفادههای روزمره بهندرت مشاهده میشود. با نگاهی به جدول بالا و مقایسهی نتایج بهدست آمده با گلکسی S23 اولترا، متوجه تفاوت اندکِ ۱۰ تا ۱۵ درصدی در قدرت خام پردازشیِ زد فلیپ ۵ با دیگر پرچمدار سامسونگ خواهید شد.
زد فلیپ در اجرای بازیها نیز عملکرد قابلقبولی دارد و بازی گرافیکی Genshin Impact را با نرخ ۴۰ تا ۶۰ فریمبرثانیه اجرا میکند. مشکلی از بابت اجرای بازیهایی با نرخفریم آنلاک همچون Real Racing 3 نیز وجود ندارد و بازی با حداکثر فریم اجرا خواهد شد.
کرهایها زد فلیپ ۵ را در مدلهای ۲۵۶ و ۵۱۲ گیگابایت عرضه میکنند و برخلاف نسل پیشین، مدل امسال بهلطف تراشهی جدید به حافظهی UFS 4.0 مجهز شده است که نرخ خواندن ترتیبی آن تا ۸۰ درصد و نوشتن ترتیبی آن ۱۰۰ درصد بهبود عملکرد را تجربه میکنند.
درصورت انجام مقایسهای برابر و قراردادن فلیپ ۵ درمقابل گلکسی S23 اولترا، فلیپ جدید با اختلافی ۲۰ درصدی رقابت را به برادر بزرگتر خود واگذار میکند؛ اما تفاوت نرخ نوشتن چندان چشمگیر نیست.
کرهایها برای فلیپ از همان باتری ۳۷۰۰ میلیآمپرساعتی نسل قبل استفاده کردهاند و شارژر آن نیز بدون تغییر مانده است؛ اما مجدداً بهلطف تراشهی جدید، بهبود قابلتوجهی در شارژدهی باتری مشاهده میشود.
گوشی تاشدنی جدید سامسونگ با باتری مشابه موفق شد تا ویدیوی معیار زومیت را (وضوح ۷۲۰p در روشنایی ۲۰۰ نیت و غیرفعالبودن همهی گزینههای ارتباطی) بهصورت مستمر تا ۲۲ ساعت پخش کند؛ نتیجهی بهدستآمده درمقایسهبا نسل پیشین بهبودی ۳۳ درصدی را تجربه میکند.
*تمامی بنچمارکهای ذکرشده در این جدول را زومیت اجرا کرده است.
شارژدهی دستگاه برای استفادههای روزمره نیز با افزایشی ۸٫۵ درصدی به ۱۰ ساعت و ۲۸ دقیقه رسیده است که برای یک گوشی تاشدنی و محدودیتهای پیشِروی آن عددی قابلتوجه بهشمار میرود.
پرواضحاست که باوجود نمایشگر بزرگترِ بیرونی و استفادههای بیشتری که دارد، با افزایش استفادهی ترکیبی از دو نمایشگر میتوان به Screen on Time بیشتری نیز دست یافت.
مجموعهی دوربین فلیپ ۵ هیچ تغییری را ازنسل قبل تجربه نکرده است و دقیقا از همان ماژولها برای عکاسی استفاده میکند. در ادامه با مشخصات فنی هرکدام از دوربینها آشنا میشویم.
دوربین اصلی (واید) گلکسی زد فلیپ ۵ از حسگر ۱۲ مگاپیکسلی S5K2LD ساخت سامسونگ بهره میگیرد؛ حسگری با ابعاد ۱/۱.۷۶ اینچی و پیکسلهای ۱٫۸ میکرومتری که در پس لنزی با لرزشگیر اپتیکال و دیافراگم f/1.8 قرار دارد. مجموعهی دوربین اصلی از فوکوس خودکار تشخیص فاز Dual Pixel استفاده میکند.
دوربین اولتراواید گلکسی زد فلیپ ۵ از حسگر ۱۳ مگاپیکسلی و ۱/۳.۰۶ اینچی IMX258 ساخت سونی با پیکسلهای ۱٫۱۲ میکرومتری بهره میگیرد. این حسگر را لنزی با فوکوس ثابت، فاصلهی کانونی معادل ۱۳ میلیمتری و دیافراگم f/2.2 همراهی میکند؛ البته توجه داشته باشید که گوشی تاشدنی سامسونگ، عکسهای اولتراواید را با ابعاد ۱۲ مگاپیکسل ذخیره میکند.
زد فلیپ ۵ میتواند با رزولوشن ۴K و نرخ ۳۰ یا ۶۰ فریمبرثانیه فیلمبرداری و فیلمها را با استاندارد +HDR 10 ضبط کند.
با توجه به مشخصات دوربینها، نباید انتظار چندان زیادی از عملکرد زد فلیپ ۵ داشته باشیم. در ادامه، برای مقایسهی عملکرد دوربینها، از مقایسهی عکسها با گلکسی اس ۲۲ اولترا استفاده میکنیم. در عکسهای دوربین اصلی و برش ۱۰۰ درصدی آنها، تفاوت سطح عکاسی را در یک سناریوی یکسان میتوان به وضوح مشاهده کرد. در فلیپ ۵ نمیتوانیم جزئیات را در بافت دیوار ساختمان به درستی مشاهده کنیم و نویز هم کاملا مشهود است.
در زیر تابش شدید آفتاب، دوربین اولتراواید نمیتواند جزئیات نقاط تاریک تصویر را به خوبی به تصویر بکشد؛ موضوعی که در عملکرد دوربین اولتراواید گلکسی اس ۲۲ اولترا، چالش چندانی بهوجود نمیآورد.
برای عکاسی در تاریکی، با فعالکردن نایت مد میتوانید عکسهایی با جزئیات بیشتر به ثبت برسانید. نکتهی جالب در عکسهای اس ۲۲ اولترا و زد فلیپ ۵ این است که به خاطر بالاتر بودن ISO و بیشتر شدن نویز در عکسهای اس ۲۲ اولترا، حذف نویز به سافتتر شدن بافتها منجر میشود و با زوم کردن روی بافت دیوار، جزئیات بیشتری را در عکسهای زد فلیپ ۵ مشاهده میکنیم.
بزرگتر شدن نمایشگر کاور میتواند گرفتن عکس و ویدیوی سلفی با دوربین اصلی را برایتان به یک کار ساده و لذتبخش تبدیل کند. درواقع میتوانید نمای دوربین را با جزئیات بیشتر و در ابعاد بزرگتری روی نمایشگر مشاهده کنید. شخصا فکر میکنم به جز در موارد خاص، دیگر عملا علاقهای به عکاسی با دوربین سلفی نداشته باشید و ترجیح بدهید عکسهای سلفیتان را با دوربین اصلی و در حالتی که خودتان را از دریچهی Flex Window میبینید، به ثبت برسانید.
جمعبندی: آیا گلکسی زد فلیپ ۵ بهترین تاشدنی سامسونگ است؟
گلکسی زد فلیپ ۵ واقعا گوشی جذابی است؛ لولای جدیدی که فاصلهی بین دو بخش نمایشگر را در حالت بسته از بین میبرد، صفحهنمایش خارجی بزرگتر، مقاومت شگفتانگیز نمایشگر اصلی دربرابر تاخوردگی، روشنایی فوقالعاده و اجرای نرم و روان انیمیشنها در نمایشگر خارجی.
هرچند مشکلات هم کماکان باپرجا است؛ نبود مقاومت دربرابر گردوغبار، فرورفتگی عمیق و آزاردهندهی وسط نمایشگر، نبود قابلیت DeX، دوربینهای ضعیف، کشیدگی بیشازحد نمایشگر، ۶۰ هرتزی بودن نمایشگر خارجی و درنهایت، توجیهپذیر نبودن قیمت موبایل.
حتی با وجود ضعفهای متعدد، من همچنان بر این باورم که فرمفکتور گوشیهای تاشدنی مانند زد فلیپ باید در صنعت موبایل به استاندارد تبدیل شود؛ چون ترکیب «گوشی و ساعت هوشمند» بهتر، جذابتر و کاربردیتر از ترکیب «گوشی و تبلت»ای است که در گلکسی زد فولد میبینیم.
شاید برای اینکه عمر باتری گوشیها را افزایش دهیم، کاراییشان را بهتر کنیم، بهتر با آنها از خودمان فیلم و سلفی بگیریم و درعین حال تمام مدت حواسمان به اپلیکیشنها و نوتیفیکشنها پرت نباشد، به ایدههای عجیبوغریب نیاز نداشته باشیم؛ شاید صرفا کافی است گوشی هوشمندی داشته باشیم که وقتی کارمان با آن تمام شد، بسته شود!
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.